کد مطلب:102472 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:293

زفتی و تنگ چشمی











زفتی یا بخل آن چنان پیامد ضد ارزشی و ضد تكاملی دارد كه حجم بسیاری از متون اخلاقی و ادبی و كتابهای موعظه و حكمت را به خود اختصاص داده است. سعدی (علیه الرحمه) گوید:


آن شنیدستی كه در اقصای غور
بازسالاری بیفتاد از ستور


گفت چشم تنگ دنیادار را
یا قناعت پر كند یا خاك گور[1].

و امیرالمومنین علیه السلام، درباره ی بخیل می فرماید:

«عجبت للبخیل، یستعجل الفقر الذی منه هرب و یفوته الغنی الذی ایاه طلب، فیعیش فی الدنیا عیش الفقراء و یحاسب فی الاخره حساب الاغنیاء.»[2].

از زفت تنگ چشم در شگفتم، خواستار با شتاب آمدن همان تنگدستی است كه از آن می گریزد (و با شیوه ای كه در پیش گرفته) همان توانگری را از دست می دهد كه می جوید، پس در این جهان مانند ناداران می زید و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد.

[صفحه 374]

این سخن گهربار، اگرچه بی نیاز از شرح است، برای روشن شدن بیشتر چند نكته ی آن توضیح داده می شود:

1. زفت از ترس تنگدست شدن نه خود از دارایی خویش بهره ور می شود و نه می بخشد، و این ار همان ناداری و فقری است كه از آن می گریزد و خود آن را برای خویش فراهم می كند.

2. با بخل ورزیدن خواستار توانگری است و حال آن كه با بهره مند نشدن از دارایی خویش به ناداری دچار است و دارایی را كه می جوید از دست می دهد. آنچه به پندار او توانگری می آورد، باعث از دست رفتن آن می شود.

3. در این جهان، با وجود داشتن، مانند ناداران و تنگدستان به سر می برد، اما از آن جا كه در گردآوری مال و ثروت كوشیده بدانها عشق می ورزد، در آن جهان بازخواست می شود، زیرا به حساب رسیدن برای همین دو چیز است.

به همین اندازه از اخلاق ناپسند بسنده كرده از خدای مهربان درخواست می كنیم به ما توفیق دهد تا خود را از اخلاق ناپسند بركنار داریم و به اخلاق پسندیده ا بیاراییم كه خشنودی او را به دنبال دارد و ما را به آستان قرب او نزدیك می كند.


صفحه 374.








    1. گلستان، باب سوم در فضیلت قناعت. در برخی نسخه ها بیت اول چنین نقل شده است:


      آن شنیدستی كه روزی تاجری
      در بیابانی بیفتاد از ستور

    2. از حكمت 126.